غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیهالسلام
رونق هر صبح و هر شام محرم شد حسین بازدم شد یا ابوفـاضل ولی دم شد حسین نـام او با هـر دل آشـفـتـه بـازی میکـنـد بهترین نقش و نگار روی پرچم شد حسین بارها گـفـتـم حـسـین و خـانـهام آبـاد شـد در دوعالم مظهر فیض دمادم شد حسین انبیا هرچه که دارند از حسین فاطمهست پس مسیحای خود عیسی بن مریم شد حسین خواسـتم تا که خدایم را ببـیـنم در سحـر ناگهان در قاب چشمانم مجسم شد حسین نه فقط از بندههایش دستگیری کرده است درد بیدرمان من را نیز مرهم شد حسین بـالحـسـینِ بـنـد را از پـای آدم بـاز کـرد باب تـوبه بر تمام خـلق عـالـم شد حسین نـام و یـاد او بـرایم شد مـفـاتـیح النجـات فارج الهم شد حسین و کاشف الغم شد حسین بـیگــمـان رب تـبـارک و تــعـالـی مـرا اسم بسیار است اما اسم اعظم شد حسین علت و معلول از این بهتر ندیده چشم من باعث و بانی هر بـاران نم نم شد حسین اشـبهالنـاس به زهـرای شهـیده شد حسن اشبهالناس به شخص مرتضی هم شد حسین هرکجا هم که روم حُسن ختامم کربلاست چون گـریز اکـثر مرثـیههـایم شد حسین تا مـبادا دشـمنـش را دست خالی رد کند محض دِرهم در دل گودال دَرهم شد حسین |